یکی نوشت یکی خوند , باز نوشت بازم خوند , اخر کار اونیکه مینوشت مرد , اما اونیکه میخوند موند , حالا من مینویسم تو بخون , به یادتم همیشه...
یه عالمه گل واسه تو که لایق محبتی , قربون اون دلت برم که خوب و با محبتی
یه سوزن , دوسوزن , سه سوزن , دوست دارم به همه بگو بسوزن
تو را به رخ تمام شقایق ها میکشم و میگویم... تا گل من هست زندگی باید کرد...
با کسی نباش که از بی کسی اش مینالد با کسی باش که در جمع کسان تو را میخواهد...
چه خوش خیال است ، فاصله را میگویم ، به خیالش تو را از من دور کرده نمیداند جای تو امن است ، اینجا در میان دل من . . .
اگه گفتی امروز چه روزیه ؟
بگو دیگه !
زیاد فکر نکن !
امروز همون روزیه که دلم برات تنگ شده
من گذشــــتم از غــــرورم تــــا رســــیدم به نگــــاھت من قســــم خــــوردم بمــــونم تا قــــیامت درکــــنارت...
اونقدر دوستت دارم که نگران خودمم...
بگویم و بدانی یا نگویم و می دانی؟ فاصله دورت نمی کند در خوبترین جای جهان جا داری ، جایی که دست هیچکس به تو نمیرسد.
چه خوش خیال است ، فاصله را می گویم به خیالش تو را از من دور کرده ، نمی داند جای تو امن است ، اینجا در میان دل من...
برایت یک بغل گندم ، دلی خشنود از مردم / برایت یک بغل مریم ، که مست می شوی هر دم / برایت سفره ای ساده ، حلال و پاک و آماده / برایت یک غزل احساس ، دوبیتی های عطر یاس / برایت هر چه خوبیست ، صمیمانه دعا کردم...
کاش میشد یواشکی خیره بشی توی چشام / یهو من داد بزنم خاطر تو خیلی میخوام
اگه ما کنار هم باشیم خوشیم , پس خوبه از هم جدا نشیم , من کنار تو , تو کنار من , پس نگاه به هر غریبه قدغن
میدونی چرا برات اس میفرستم چون برای 1ثانیه اسمم میاد رو گوشید. و تو 2ثانیه به من فکر میکنی و این 1ثانیه یه دنیا برام ارزش داره...
بیا کلاغ پر بازی کنیم روزای بی تو بودن پر / فکر بی تو بودن پر / دوست داشتن غیر تو پر / عزیزم فقط تو نپر
آروم بشی صدا میشم / نفس بخوای هوا میشم / پناه بخوای خونه میشم / سر بذاری شونه میشم / تو جون بخواه فدات میشم
دریا همیشه از من دلگیراست ، میدانی چرا؟ چون همیشه بزرگی تو را به رخ او میکشم..!
اگه تو جاده ی عشق ترمز دلت برید ، اصلا نگران نشو چون صاف میری تو دره ی قلبم
شماره حساب لبهاتو بده میخوام ملیونها بوسه تو حسابت بریزم.
عشق می بارد بیا بدویم در باران تو تا ... ته کوچه های دلم من تا ... زیر رنگین کمان چشمانت
اگرکسی رادوست داری به او بگو زیرا قلب ها معلولا با کلماتی که ناگفته میماند میشکنند.
تکیه نکن بر عصای تنهاییت شانه هایم را خدا برای تو آفرید
از قدیم ندیما میگفتن واسه کسى بمیر که واست تب کنه...!
قدیمیا چه پر توقع بودن!
من واست میمیرم حرفى نیست!
اما خدا نکنه تو تب کنى...!
میگن اگه یک نفر جزئی از خاطرات خوب زندگیت شد، برای بودنش ازش تشکر کن.
ممنونم که هستی
دارم حست میکنم لحظه لحظه با منی تو تموم لحظه هام تو هوام پر میزنی این چه احساسیه که واسه من مقدسی تا دلم تو رو میخاد تو به دادم میرسی
پیامت زیبا ، مرامت بی همتا ، دوستیمون پا برجا ، به یادتم همه جا..!
اسمتو رو دستام مینویسم تا همیشه وقت دعا اولینو آخرین خواستم تو باشی.
یک آسمان ترانه صد بیت عاشقانه تقدیم به قلب پاکت این بهترین بهانه
خودنویس محبتم را از سیاهی شب پر میکنم و بر سپیدی صبح مینویسم به یادتم.
دریا همیشه ازمن دلگیر است میدونی چرا؟چون بزرگی دل تو را به رخ او میکشم!
چه کنم دست خودم نیست که یادت نکنم . خواستی گل نشوی تا به تو عادت نکنم
در کجا رسم بر این است که عاشق نشوی ، باغبان باشی و دلتنگ شقایق نشوی؟
یه سلام عاشقونه با یه بغض بی بهونه مینو یسم تا بدونی یاد تو ، تو دل من میمونه
عاشقی یعنی تحمل! نه شکایت نه گله....
تو را دوست داشتن اگر یک خطاست به تکرار باران خطا میکنم
زندگی آب روانی ست روان میگذرد آنچه تقدیر من و توست همان میگذرد
اندازه ی سر کبریت دلم برات تنگ شده ، کوچیکه ولی دنیا رو به آتیش میکشه!
اتل متل ,تو ماهى / غم نخورى الهى / برات پیام نوشتم / نگى که بى وفایى
پشت آن پنجره ی رو به افق ، پشت دروازه ی تردید و خیال ، لا به لای تن عریانی بید ، من در اندیشه ی آنم که تو را ، وقت دلتنگی خود دارم و بس .
خونه ی اجاره ای داری برای یه آدم تنها ؟ قلبشو پیش میده ، جونشو ماه به ماه !
خواهش میکنم ، بی حوصلگی هایم را ببخش ، بدخلقی هایم را فراموش کن ، بی اعتنایی هایم را جدی نگیر ، در عوض من هم تو را می بخشم که مسبب همه ی اینهایی .
دیدگانت را نبند ، نگاهت را ندزد ، تو که میدانی آیه آیه ی زندگیم از گوشه ی چشمانت تلاوت می شود .
عشق چیز عجیبی نیست ، عزیز دلم ! همین است که تو دلت بگیرد و من نفسم !
یک عمر قفس بست مسیر نفسم را / حالا که دری هست مرا بال و پری نیست / حالا که مقدر شده آرام بگیرم / سیلاب مرا برده و از من اثری نیست / بگذار که درها همگی بسته بمانند / وقتی که نگاهی نگران پشت دری نیست .
هیچ بارانی ردپای تو را از کوچه قلبم نخواهد شست.. حتی سیلاب فراموشی ها!!!
نقاش نیستم...! ولی تمام لحظه های بی تو بودن را "درد" میکشم...
('ق"♥"ل"♥"ب"♥"م) - ("فدای تو") همه رو فراموش میکنه، جز تو!
گردورم زدیدارت دلیل بی وفایی نیست، وفا آن است که نامت را همیشه زیر لب دارم
عشق ورزیدن بدان معناست که سعادت خود را در گرو سعادت دیگری بدانیم.
بوی یوسف میدهد پیراهنت _ پیر کنعانم براى دیدنت
دیدی غافلگیرت کردم درست اون موقعی که به یادم نبودی به یادت بودم
هرچیزی خاک میشه جز غرور همانطور که هر چیزی متولد خواهد شد جز عشق
گنج قارون واسه قارون ، ما رو چه بمال دنیا گنج من ۱تار موته نمیدم به کل دنیا.
در ستایش مهربانیت ، همچون نماز مسافر شکسته ام!
آنقدر که نفس بجای عشقت زدم / عشقت بجای نفسم می آید...
به اندازه گریه گنجشک دوستت دارم فکر نکن کمه .گنجشک وقتی گریه می کنه ، میمیره!
عشق ، صفا ، محبت!
i love you به شدت!
میبینمت به ندرت!
دوستت دارم به قدرت!
این تیر «---------< بخوره به قلب کسی که قدر گلی مثل تو رو ندونه.
فکر نکن تو دنیا تنهایی بلکه فکر کن یه تنهاست که تو براش یه دنیایی
یواشکی یه سلام\" یواشکی یه پیام\" یواشکی چند کلام\" دوستت دارم با مرام!
در مغازه قلبم یاد تو تنها چیزیه که روش نوشتم \"سوال نکنید\" فروشی نیست!!!
شمال ، جنوب ، شرق ، یا غرب فرقی نداره ، من تو را به هر جهت دوست دارم.
گداشدن به در خانه ی دوست ، قصه ی دیدن اوست و گرنه نان شب را هرگدایی دارد!
انا الله وانا الله راجعون
ارسال کننده ی این پیام کشته ومرده ی شماست....
تورا آرزو نخواهم کرد ، هیچ وقت ! تورا لحظه ای خواهم پذیرفت که خودت بیایی،با دل خود نه با آرزوی من
.
این تیر €———>
بخوره به قلب کسی که قدر گلی مثل تو رو ندونه.
.
|”"”"”"”"”"|_:!”"-.,
“@@”"”"”"@”"@”‘
ده تن محبت فداى زیربناى وجودت.!
.
نردبان دلم شکسته ، میشود برای من کمی دعا کنی؟
یا اگر خدا اجازه میدهد ، کمی به جای من خدا خدا کنی؟
راستش دلم مثل یک نماز بین راه خسته و شکسته است،
میشود برای بیقراری دلم سفارشی به آن رفیق با وفا”خدا”کنی؟
.
بت ها شکستنی بودند و باورها ماندگار…
چه ساده بود ابراهیم!
.
قلب من جایگاه رفیقی است که شقایق ها حسرت آن را می خورند.
برایت آرزو می کنم ; آرزوی کسی باشی که آرزویش را داری!
.
حسادت نکن…!
این که بعد از تو بغل گرفته ام…
زانوی غم است!
.
مترسک گفت ای گندم تو گواه باش مرا برای ترساندن افریدند،
اما من عاشق پرنده ای بودم که از گرسنگی مرد…
.
در مهربانی همچون باران باش که در ترنمش علف هرز و گل سرخ یکیست.
.
l—-l-
l ‘.o
l /l
l JL
آویزون مرامتم !
.
دیدی غافـلگـیـرت کردم درست در لـحـظـه اى که بـه یـادم نـبـودى بــه یــادت بـودم!
.
زمستون از راه رسید……..سردت شد خبرم کن بیام برات بسوزم
/blogextendedpost>/blogextendedpost>>/>
/blogextendedpost>/blogextendedpost>>/>بیا “خر” هایت را بگیر
دیگر توان عبور دادن آن ها را از پل ندارم
وقتی می دانم که در آخر مثل همیشه خواهی گفت
“ما به درد هم نمی خوریم” . . .
.
در زندگی زخمهایی هست که تو باید بوس کنی تا خوب بشن . . . :)
.
ضربه ی آخر را “خدایم” زد !
آن زمان که برای رفتنت استخاره کردی و “خوب” آمد . . .
.
خیلی سخت بود …
با ” بُغض ” نوشتم , با ” خـــنده ” خواندی . . .
.
بخند عزیزم دنیا خنده داره
غصه بجز خنده دوا نداره
بخند خدا دیدن لبخندشو
روی لبای بنده هاش دوست داره
چه زود به اخر میرسن آدما
تموم این روز و شبا که بد نیست
ممنونم از لطف خدا که جز من
هیچکسی خندوندنتو بلد نیست
.
به سلامتی کسی که بیخیالمونه ، ولی تو خیالمونه . . .
.
بنگر که بزرگترین آرزوی من چه کم حرف است . . .
“تو . . . “
/blogextendedpost>/blogextendedpost>>/> خوب من کاش از این فاصله حس می کردی
لحظه هایم همه از غیبت تو دلگیرند...
همیشه تو زندگیت جسارت عاشقانه از دست دادنو داشته باش نه حقارت
به هر قیمت نگه داشتنو...
می نالم از جدایی.ای نازنین کجایی؟
سوزم ز درد هجرت.ای بهترین کجایی؟
در باغ آرزوها دیگر گلی نمانده:در حسرت گل هستم!
بهار من کجایی؟
تو تک ستاره منی منم اسیر بودنت/از ته دل داد میزنم میمیرم از نبودنت
یه تکیه گاهی واسه این دل من/یه وقت نری جدا نشی تو از من
رفیق نیمه راه دل نباشی/چه سوتو کوره اگه تو نباشی
کاش نامت را با خط بریل می نوشتند!
صدا کردنت کافی نیست
شکوه اسم تو را باید لمس کرد . . .
خوب میدانم برای من کسی مثل تو نیست / خوب میدانم که روزی باز ناچارم به تو
میروم شاید دلت روزی گرفتارم شود / میروم اما گرفتارم ، گرفتارم به تو . . .
با تو بر مرغان دریایی امیرم / بی تو در زندان تنهایی اسیرم
با تو در کاخ وفا ارباب عشقم / بی تو در کوه جفا سنگی حقیرم . . .
اینجا آسمان صاف تا قسمتی به رنگ دوستی همراه با غبار فراق است ،
توده ای سلام به سمت شما در حرکت است ، ضمنا احتمال بارش بوسه فراوان است . . .
شهرمن رو به زوال است تو باید باشی /
دل من زیر سوال است تو باید باشی /
فال حافظ زدم آن رند غزل خوان میگفت /
زندگی بی تو محال است تو باید باشی
پیامی میزنم اینک برایت / به جبران پیام های زیادت
از آن بابت پیامی میفرستم / بدانی بنده هم هستم بیادت
زنده باد آنکس که گاهی یادی از ما میکند!
از خجالت ما غریبان غرق دریا میکند!
حال ما میپرسد و از مهربانیهای خود این دل رنجور ما را عطر گلها میکند
دست من کوتاه از دیدار توست ، قلب من اما همیشه یاد توست،
بهترینم هر کجا هستی بدان ، هر کجا باشم قلبم یاد توست.
به اندازه چای داغ شب های امتحان دوست دارم
اما ..... اضطراب نمی گذارد
نه گرمایت را حس کنم نه آرامشت را
شریکم با تو در این درد،منم مثل تو غم دارم،منم محتاج لبخندم،منم دستاتو کم دارم از این بازی طولانی،منم مثل تو دل گیرم منم با عشق درگیرم،منم بی عشق میمیرم!ا
خوبه دیگه ! راحت توی خونه نشستی ، ولی من الان توتعمیرگاهم ، میدونی چرا ؟چون خرابتم
هیچ وقت نخواه جای کسی باشی چون اونوقت جای قشنگ خودت خالی میمونه!ا
خواستم تو قلبت خونه کنم دیدم اونجا زمینش گرونه ما فقیر فقرا تو چشمات چادر میزنیم!ا
بابام گفت:عشق کشک است!منم جواب دادم زندگی هم آشه بدون کشک بی مزه میشه!! ا
ای کاش اختیار زمان دست من بود تا انفدر زمان با تو بودن را طولانی کنم که زمانی برای بی تو بودن نمانده باشد!ا
کاش اون لحظه ای که یکی ازت میپرسه حالت چطوره و تو میگی خوبم کسی باشه که محکم بغلت کنه و اروم بگه میدونم خوب نیستی !ا
نداشتن تو یعنی دیگری تو را دارد نمیدانم نداشتنت سخت تر است یا تحمل این که دیگری تو را دارد !ا
امیدوارم خوشبختی مثل سگ پاچتو بگیره مثل سوسک از سر و روت بالا بره مثل انگل تو وجودت خونه کنه و مثل اس ام اس پشت سر هم بیاد
با تمام قدرتم وسط رودخانه زندگی ایستاده ام
آن هم در جهت مخالف
نمیخواهم مثل برگ درختان همراه شوم و بروم
میخواهم آنقدر ایسادگی کنم تا ماندگار شوم...در همه جا...در همه دل ها... در همه جای زندگی
به هر کس دل سپردم بیوفا شد ، چو پابندش شدم از من جدا شد ، نمیدانم از اول بیوفا بود ، یا که من نازش کشیدم بی وفا شد !ا
مکانی برایت بهتر از دلم سراغ ندارم ، تنگی اش را به بزرگی مهربانیت ببخش !ا
تنهای قشنگترین حس دنیاست ، چون برای داشتنش نیاز به هیچکس نداری !ا
اینجا در دنیای من گرگها هم افسردگی مفرط گرفته اند ، دیگر گوسفند نمی درند ، به نی چوپان دل می سپارند و گریه می کنند !ا
فانوس شب وداع ، با هر سوسو / می گفت که آن کوچه ی رویایی کو / او بود و کمی شعر و هوایی ابری / امرو نه ابریست ، نه شعریست ، نه او !ا
کارگر خسته ای سکه ای از جیب کت کهنه اش درآورد تا صدقه دهد ، ناگهان جمله ای روی صندوق دید و منصرف شد ، "صدقه عمر را زیاد می کند
به فکرنوازش دستهای منی/بی آنکه بدانی/دلم است که تنها مانده....../دستهایم،دوتایند!!ا
ابی باش مانند اسمان تا عمری به هوای تو سر به هوا باشم
همیشه در بهترین زوایای قلبم خواهی ماند انجا که فقط جاودانه ها میمانند
خیلی ها میگن دوری و دوستی ولی من میگم سخته زنده بودن وقتی دوری و نیستی
اخرین شعر مرا قاب کن و پشت نگاهت بگذار،تا که تنهاییت از دیدن ان جا بخورد و بداند که دل من با تو است،در همین یک قدمی
کسی که لحظه لحظه رنگ دنیاست/من ساده فکر میکردم از خود ماست ارزش گلایه من بیش از این هاست/نه برای کسی که اهل سوار است
من در رودخانه عشقت اروم و اهسته قایقم را میراندم..قافل از این که پایان این روز زیبا به ابشاری سهمگین ختم میشود..نگران نیستم. حتی اگر از این ابشار سقوط کنم و زخمی و درمانده شوم،برکه ای آرام در انتظار من است
صبرکن سهراب،قایقت جا دارد؟
من هم از همهمه ی اهل زمین دلگیرم
مترسک گفت ای گندم تو گواه باش که مرا برای ترساندن آفریدند اما من عاشق پرنده ای بودم که از ترس من از گرسنگی مرد
امشب باز پستچی پیرمحلمون نیومد
یاباید خونمون رو عوض کنیم یا پستچی رو
تو که هرروز واسم نامه می نویسی،مگه نه؟!ا
منو میبو30؟ اگه نبو30خیلى لو30 ، مر30. نگى به که30،خیلى نف30. عزیزم نتر30،از هر کى بپر30به این موضوع میر30که تو واسم همه که30
گاه گاهی دل من می گیرد...بیشتر وقت غروب... آن زمانی که خدا نیز پر از تنهایی ست...و اذان در پیش است...من وضو خواهم ساخت...از خدا خواهم خواست که تو تنهانشوی ودلت پر ز خوشی های دمادم باشد
سلام به اون اهل دلی که بی ریا و باصفاست؛ قلب پر از محبتش همیشه با یادخداست؛ دور باشه از وجودتون هرچی غم و هرچی بلاست؛ گفتم سلامى عرض کنم نگید فلانى بی وفاست
دوستی را که چشم انتخاب کند، ممکن است محبوب دل نشود ولی آنرا که "دل" انتخاب کند، بی گمان "نور چشم" خواهد شد و تو نور چشم و دلی
زندگی مانند بافتن یک قالیست ولی نه ان نقش و نگاری که خودت میخواهی نقشه را اوست که تعین کرده تو دراین بین فقط میبافی نقشه را خوب ببین نکند اخرکار قالی زندگیت را نخرند
سهراب سپهری
نمیدانم دوستت دارم چه واژه عجیبیست که هرکس میگویدعاشق تر میشود و هرکه میشنود بی تفاوت تر -
شکسپیرمیکوید: هر ازگاهی برای آنکه دوستش میداری نشانه ای بفرست تابه یادش آری که هنوزقلبی برایش میتپد...واین آن نشانه است
مرابه توهیچ تملکى جزاین نیست،که همواره دلم براى مهربانیت تنگ میشود
امشب ای ناز چه دلتنگ نگاهت شده ام/باز ای مونس من چشم به راهت شده ام/برق چشمان تو امشب به سکوتم خندید/ چون که دیوانه ی ان چهره ی ماهت شده ام
آنجاک تو هستی دگر رهگذری نیست/غیراز غم دوریت مرا همسفری نیست/خواهم که بسو یت پر پرواز در آرم/افسوس که از بخت بدم بال پری نیست
به تو سوگند!به راز کل سرخ وبه پروانه که درعشق فنا میکردد،زندگی زیبا نیست
آنجه زیباست تویی،تو که آغاز منو،لحظه ی پایان منی
دلم خوش بود که یارم باوفابود/کمی اززندگیش ازآن مابود/ولی افسوس که فکرماغلط بود/که زنگ تفریحش احساس مابود
فرشته ای از یک سنگ پرسید : چرا به خدا نمیگی مثل خاک از تو انسان بسازد ؟ سنگ پاسخ داد: آنقدر سفت نشده ام که چنین خواسته ای بکنم
بیا تا من و تو جانانه باشیم / یکی شمع و یکی پروانه باشیم / به پای سایه های گل نشینیم / دعا بر هم کنیم تا زنده باشیم
دیدگانت از همیشه شادتر / شهر قلبت زنده و آبادتر / غصه هایت دم دم ای مهربان / بر گذرگاه زمان بر بادتر
بگویم و بدانی یا نگویم و میدانی ، فاصله دورت نمیکند ، در خوبترین جای جهان جا داری ، جایی که دست هیچکس به تو نمیرسد
دوستان من مثل گندمند ، یعنی یه دنیا برکت و نعمت ، نبودنشان قحطی و گرسنگی و من چه خوشبختم که زردی خوشه های گندم در اطرافم موج میزند
حضورت در قلبم مثل نفس کشیدن است ، آرام ، بی صدا ، اما همیشگی !ا
شد کوچه به کوچه جستجو ، عاشق او / شد با شب و گریه روبرو ، عاشق او / پایان حکایتم شنیدن دارد / من عاشق او بودم و او عاشق او
عمر من در عشق خوبان سر رسید / موی من از عشق خوبان شد سفید / صد من چون از کبوتر خانگیست / ناز کردن بر من از دیوانگیست / من چه دارم از تو پنهانش کنم ؟ / جان تقاضا کن که قربانت کنم
بهترین دوست خواهی بود حتی اگر سختی راه ، چشمانت را از من دور کند و بهترینی حتی اگر طنین صدایت به گوش من نرسد
مثل اتاق زیر شیروانی پر از خاطره ی بارانم ، کدام واژه می فهمد برایت چقدر دلتنگم ؟
ام
برای شادی روحم صلوات ، لازم نیست ، فاتحه ام خوانده میشود اگر یک لحظه از من دلگیر باشی !ا
تو را من یاس و سنبل هم نگفتم / و حسنت را به بلبل هم نگفتم / تو زیباتر ز گلها بودی و من / به تو نازک تر از گل هم نگفتم
کاش در دهکده ی عشق فراوانی بود / توی بازار صداقت کمی ارزانی بود / کاش اگر گاه کمی لطف به هم میکردیم / مختصر بود ولی ساده و پنهانی بود
این روزها آب و هوای دلم آنقدر بارانیست ، که رختهای دلتنگیم را فرصتی برای خشک شدن نیست
فروغ چشم پر آبم تو هستی / دلیل اینکه بیتابم تو هستی / اگرچه آدمی ناچیز هستم / خدا را شکر دنیایم تو هستی
میگن اگه عزیزی جزئی از خاطرات خوب زندگیت شد برای بودنش ازش تشکر کن ، متشکرم که هستی !ا
تو را به رخ تمام شقایق ها میکشم و میگویم : تا گل من هست زندگی باید کرد !ا
اسچقدر بغض کردم ، کنارم نبودی / هزار بار دلم خواست ببارم نبودی / نبودی ببینی چقدر سوت و کورم / چقدر بیقرارم ، چقدر بی عبورم
کوچه را دیدی به وقت شب چه تنها می شود ؟ / بی تو از آن کوچه هم تنهاترم !ا
من می بافم و تو می بافی ، من برای تو کلاه تا سرت را گرم کند ، تو برای من دروغ تا دلم را گرم کنی
ببین این اسمش دله ! اگه قرار بود بفهمه فاصله یعنی چی ، اگه قرار بود بفهمه که نمیشه ، میشد مغز ، دل دیگه ، نمیفهمه !ا
اگر باشی محبت روزگاری تازه خواهد یافت / زمین در گردشش با تو مداری تازه خواهد یافت / دل من نیز با تو بعد از آن پاییز طولانی / دوباره چون گذشته نوبهاری تازه خواهد یافت
هوا خوب و بدش فرقی نداره ، به هوای تو نفس میکشم هنوز !ا
نفس را با تو میخواهم ، تو که از نسل گلهایی / سیاهی را نکن باور ، تو خود خورشید فردایی
این عشق برای من هیچ نداشت ، اما گلهای بالشم را "باغبان " خوبی بود اشک های هر شب من
کاش دنیا ساعت بود و من و تو عقربه های آن تا هر یک ساعتی یه بار به هم میرسیدیم !ا
الهی شهر عشق آتش بگیرد / جدایی دق کند ماتم بگیرد / الهی تا زمین هست و زمان هست / کسی عشق تو را از من نگیرد
وقتی فراموشت خواهم کرد که عقلم خاموش ، نفسم قطع ، روحم در آسمان و بدنم زیر خاک باشد !ا
من ، تو ، ما ، یادت هست ؟ تمام شد ! حالا : تو ، او ، شما ، من هم به سلامت !ااس
مرا به تو هیچ تملکی جز این نیست ، که همواره دلم برای مهربانیت تنگ میشود
گر روی تو امشب نبینم چه کنم ؟ / گر من تو به آغوش نگیرم چه کنم ؟ / من زین شب ظلمانی محکوم شدم / از دیدن روی تو محروم شدم !ا
نکند فکر کنی در دل من یاد تو نیست / گوش کن نبض دلم ، زمزمه اش با تو یکیست
کاش همیشه در کودکی می ماندیم تا به جای دلهایمان سر زانوهایمان زخمی می شد
از عجایب عشق همین است : تنها همان آغوش آرامت می کند که دلت را به درد می آورد
زمستون رسید ، سردت شد خبرم کن بیام برات بسوزم
خسته ام ، فردا نگاهت را برایم پست کن / یک بغل حال و هوایت را برایم پست کن / دلم از آواز غمگین شب پر است / لطفا آن لحن خوش صدایت را برایم پست کن
برای تو ، مردن بهانه نمی خواهد ، وقت نبودنت خود مرگیست برای خودش
هرچه میروم ، نمیرسم ! گاهی با خود فکر میکنم نکند من باشم ، کلاغ آخر قصه ها !ا
زیبایی ها را چشم می بیند و مهربانی ها را دل ! چشم فراموش می کند اما دل هرگز ! پس بدان تا زمانی که دل زنده است فراموش نخواهی شد
دلتنگم ! اما تو را طلب نمیکنم ، نه اینکه بی نیازم ، صبورم !ا
در زمینی که ضمیر من و توست ، از نخستین دیدار ، هر سخن ، هر رفتار ، دانه هاییست که می افشانیم ، برگ و باری است که می رویانیم ، آب و خورشید و نسیمش "مهر" است
لحظه هایی که بی تو میگذرد هر چند با یاد توست ثانیه هایش ارزو باز میکشد فریاد در کنار تو میگذشت،ای کاش
میفرستم این پیامک را به دوست او که صدها خصلت زیبا در اوست با مرام و با صداقت با ادب ای پیامک خاک پایش را ببوس
جوانترین شاخه ی گل، از قشنگترین گل های باغ دلم،تقدیم به تو که خیلی گلی
زیر سایبون چشمات تو شبستون نگاهت،یجایی گوشه ی اشکات مچ عشقتو میگیرم،بین پاییز و زمستون انتظار و نم بارون،میون نامهربانی تا بخوای برات میمیرم
من زیر بارون با چشات یه آرزو ساخته بودم واسه دوباره دیدنت زندگیموباخته بودم,یا آرزمو پس بده یابا دوباره دیدنت به زندگیم نفس بده...!!ا
گاهی گمان نمیکنی ومیشود گاهی نمیشودکه نمیشود گاهی هزارباردعابی اجابت است گاهی نگفته،قرعه بنام تومیشود گاهی گدای گدایی وبخت یارنیست گاهی تمام شهرگدای تومیشود
خودم را دست سرنوشت می سپارم،دلم رابه باد می دهم،دستم رابه دوست،پریشانی ام رابه خواب،نگاهم رابه هیچ، گریه هایم رابه بستر،خنده هایم رابه دیگران.هیچ نصیب خودم نمی شودجزخاطراتی پرازهیچ که یادشان هم درد دارد
ای نگار من مبادا ناکسان رامت کنند /با بدان کمتر نشین ترسم که بد نامت کنند /من نمیگویم که با کس خو مگیر/ هرکه بهرت تب کند بهرش بمیر
ترسم انروز بیایی که نباشد جسدم،کوزه گر کوزه بسازد ز خاک جسدم،لب ان کوزه بسازد ز خاک لب من،بی خبر لب بگزاری به لبان جسدم!ا